ღ▒▒▀▄▀▄Ġіяls апd BσЧѕ▒▒▀▄▀▄ღ

 

  • سرد بود رگ دستش متورم شده بود....کارد تو دستش محکم فشار            
 

داد....خون از لای مشتش می چکید....لبه شکسته و تیز کاترتیغ گذاشت  

 

روی رگ متورم دستش......با اخرین توانش کارد را تا بالای رگش    

 

کشید....اب سرد وان قزمز قرمز بود.... بوی خون ....بوی نفرت....     

 

ارام تو خون خودش غرق شد  

 

 

 

است:

تیغه ی تیز تیغ روی رگم میلرزه 

رفتن و رها شدن به هرچیزی می ارزه 

بریده امونمو گریه و دل مردگی 

دیگه بسه واسه من غصه و پزمردگی 

تیغو بکش روی رگت بذار خودت بمیری 

بذار که انتقامتو از اسمون بگیری 

کی میشنوه ناله هاتو دنیا دیگه شلوغه 

ببر رگ زندگی رو که زندگی دروغه 

به دلم اومده این شعر اخره دیگه 

شهوت رها شدن همینو به دلم میگه 

دیگه ترسی ندارم چون دیگه باور منه 

نفسو باید گرفت این راه اخر منه 

تیغو بکش روی رگت بذار خودت بمیری 

بذار که انتقامتو از اسمون بگیری 

کی میشنوه ناله هاتو دنیا دیگه شلوغه 

ببر رگ زندگی رو که زندگی دروغه 

 



نظرات شما عزیزان:

غریبه دیروز،اشنا امروز،از یاد رفته فرداهایت...
ساعت21:10---10 خرداد 1391
دنیایم را می دهم برای لبخندت. هراسی نیست. شاد که باشی دوباره دنیا از آن من است.

آپم...


غریبه دیروز،اشنا امروز،از یاد رفته فرداهایت...
ساعت21:10---10 خرداد 1391
دنیایم را می دهم برای لبخندت. هراسی نیست. شاد که باشی دوباره دنیا از آن من است.

آپم...


joker
ساعت14:46---15 ارديبهشت 1391
سلام ممنونم سر زدی
مطالبت خیلی قشنگ بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نIکI |22:22 |شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,

Design By: KHanOomi